اى پدر من، اى مادر من!
دین تو، مذهب تو و همه اعمالى که بنام دین و مذهب انجام می دهى و همه عقایدى که که بنام دین و مذهب دارى، همه اش بیهوده و زیان آور است!
... دین تو عبارت است از یک نیرویى که ترا از دنیا و از پیش از مرگ غافل مى کند و همه دلهره و وسواس و ترس و کوشش و مسوولیت و تلاش ترا متوجه مرگ و بعداز مرگ مى کند، و من بعنوان جوان امروز، روشنفکر امروز، تحصیل کرده امروز، به "پیش از مرگ" کار دارم، و دین تو هیچ سخنى درباره پیش از مرگ بمن نگفته، به تو هم نگفته، تو هم نمى دانى، تو مى گویى: این عقاید و اعمال دینى من به این درد مى خورد که جواب نکیر و منکر را بدهم، وقتى سرم را در گور، برخشت و خاک لحد گذاشتم، در آنجا فوائدش روشن مى شود،...
مى گویم راست است، اما براى پیش از مرگ ( که ما در ذلت و فقر و نیازمندى جان مى دهیم) دین تو چه دارد؟ هیچ چیز!
۲
۰۲ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۸